آله شب آنجا که گوسفندان شب بسر آرند
شوالک
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شوالک. [ ش َ ل َ ] ( اِ مصغر ) مصغر شوال است که سرخاب وبوقلمون باشد و عربان ابوبراقش خوانند. ( برهان ) ( ازانجمن آرا ) ( از ناظم الاطباء ). || نام یک نوع مرغابی که رنگ پر و بال آن تغییر میکند. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به شوات و شوار و شواد و شوال شود.
شوالک. [ ش ُ ل َ ] ( اِ مرکب ) آله شب. آنجا که گوسفندان شب به سر آرند. شوغا. شبگاه : ثایة؛ شوالک گوسفند. ( مهذب الاسماء ). آغل. ( یادداشت مؤلف ).
شوالک. [ ش ُ ل َ ] ( اِ مرکب ) آله شب. آنجا که گوسفندان شب به سر آرند. شوغا. شبگاه : ثایة؛ شوالک گوسفند. ( مهذب الاسماء ). آغل. ( یادداشت مؤلف ).
شوالک . [ ش َ ل َ ] (اِ مصغر) مصغر شوال است که سرخاب وبوقلمون باشد و عربان ابوبراقش خوانند. (برهان ) (ازانجمن آرا) (از ناظم الاطباء). || نام یک نوع مرغابی که رنگ پر و بال آن تغییر میکند. (ناظم الاطباء). و رجوع به شوات و شوار و شواد و شوال شود.
شوالک . [ ش ُ ل َ ] (اِ مرکب ) آله ٔ شب . آنجا که گوسفندان شب به سر آرند. شوغا. شبگاه : ثایة؛ شوالک گوسفند. (مهذب الاسماء). آغل . (یادداشت مؤلف ).
فرهنگ عمید
= شوات
شوات#NAME?
کلمات دیگر: