ازادمنش
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
بتسامح , متسامح
مترادف و متضاد
ازاده، شکیبا، بردبار، دارای سعه نظر، بامدارا، مدارا امیز، ازادمنش، اغماض کننده، شخص متحمل
ازاده، دارای سعه نظر، بامدارا، مدارا امیز، ازادمنش، شخص متحمل
فرهنگ فارسی
راد، جوانمرد، دارای خوی آزادگی، آزاده خو
فرهنگ عمید
( آزادمنش ) راد، جوانمرد، دارای خوی آزادگی، آزاده خو.
پیشنهاد کاربران
لیبرال
متسامح
کلمات دیگر: