کلمه جو
صفحه اصلی

کنیس

فرهنگ فارسی

معبد یهود
جامه زر . بفت

فرهنگ معین

(کَ ) [ معر. ] (اِ. ) معبد یهود.

لغت نامه دهخدا

کنیس . [ ] (اِ) جامه ٔ زربفت .(مهذب الاسماء) : از ناحیت کومش به دیلمان جامه های کنیس خیزد. (حدود العالم چ دانشگاه ص 146).


کنیس . [ ک َ ] (معرب ، اِ) کنشت .کنیسه . معبد یهود. (فرهنگ فارسی معین ) :
ای هزاران کعبه پنهان در کنیس
ای غلطانداز عفریت و بکیس .

مولوی .


و رجوع به ماده ٔ بعد و کنشت شود.

کنیس. [ ] ( اِ ) جامه زربفت.( مهذب الاسماء ) : از ناحیت کومش به دیلمان جامه های کنیس خیزد. ( حدود العالم چ دانشگاه ص 146 ).

کنیس. [ ک َ ] ( معرب ، اِ ) کنشت.کنیسه. معبد یهود. ( فرهنگ فارسی معین ) :
ای هزاران کعبه پنهان در کنیس
ای غلطانداز عفریت و بکیس.
مولوی.
و رجوع به ماده بعد و کنشت شود.

فرهنگ عمید

= کنیسه

کنیسه#NAME?


دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۶°۲۸′۲۶″ شمالی ۵۱°۲۳′۳۴″ شرقی / ۳۶٫۴۷۳۸۹°شمالی ۵۱٫۳۹۲۷۸°شرقی / 36.47389; 51.39278
کنیس، روستایی است از توابع بخش کجور شهرستان نوشهر در استان مازندران ایران.
این روستا در دهستان پنجک رستاق قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۴۹ نفر (۵۸خانوار) بوده است.


کلمات دیگر: