کلمه جو
صفحه اصلی

خورسند

فارسی به انگلیسی

satisfied, content, glad


فرهنگ فارسی

خشنود خوشحال و شادکام

لغت نامه دهخدا

خورسند. [ خوَرْ / خُرْ س َ ] ( ص ) خشنود. خوشحال و شادکام. بشاش. ( ناظم الاطباء ). خرسند :
مبادا کس اندر جهان هیچگاه
که خورسند باشد بجفت تباه.
فردوسی.
|| قانع. راضی. رجوع به خرسند شود.

فرهنگ عمید

= خرسند

خرسند#NAME?


دانشنامه عمومی

خورسند:خور + سند خور= خورشید سند = سننده=پرستش کننده خورسند نام شهری باستانی در نزدیکی یزد می باشد. یکی از قدیمی ترین آتشکده های زرتشتیان در خورسند بوده است که چند صد سال پیش توسط صفویان(احتمالا)نابود گشته است.مردم یکتاپرست خورسند از خورشید به عنوان نماد اهورامزدا یاد میکردند.


خورسندیکی از شهرهای شهرستان شهربابک در استان کرمان میباشد.این شهر در ابتدا روستایی کوچک بوده که در سال۸۸ به شهر تبدیل شده است.جمعیت خورسند در سال۹۰ برابر با ۵هزار نفر بوده است.
آب و هوای شهر خرسند نسبتاً معتدل است. تابستان های تقریباً خنک و زمستان های بسیار سردی دارد.
شهر خورسند دارای ۱۳هزار و ۳۲۲نفر در قالب دو هزار و ۸۹۱ خانوار است.
فاصله این شهر تا شهر بابک ۵۰۰ متر و توسط میدان قائم از شهر شهر بابک جدا می شود.

خور:خورشید . سند:پرست. در زمان زرتشت در ناحیه یزد ، شهری به نام خورسند وجود داشت. مردم این شهر ، خورشید را به عنوان نماد خداوند اهورامزدا می پرستیدند. خورسند = khorsand


شهری در خراسان قدیم. در زمان زرتشت در حوالی یزد ، شهری به نام خورسند بود که مردم آن خورشید را به عنوان نماد خدا می پرستیدند. خور= خورشند ، سند= پرست. آتش کده شهر خورسند در زلزله از بین رفت. منبع:کتاب های تاریخی باز مانده


پیشنهاد کاربران

با سلام
لطفا این کلمه را به شکل خورسند هم در نوشتار به کار ببرید تا مردم با آن آشنا شوند.
ما باید برای همه توضیح دهیم که این شکل نوشتاری هم صحیح است.
با تشکر

خورسند :
خور سند
خورشید پرستش کننده
نام خورسند از پرستش کننده خورشید می آید. شهر خورسند ( شهر پرستش کنندگان خورشید ) به عنوان نماد اهورا مزدا


معنی کلمه خورسند ریشه در زرتشت دارد و به خرسند هیچ شباهتی ندارد و به معنی پرستش کنندهخورشید میباشد این قوم از دیرین ترین اقوام ایرانی اند

واژه ی خورسند یا هورسند یا هونسند از دو بخش ساخته شده است بخش نخست خور یا هور در پارسی نخستین برابر با زمین پست است از این رو امروز به زمینهای پست که آب در آن جمع می شود هور می گویند در واژه ی خور شید هم خور به معنی منبع و گودال یا محدوده ی نور است چون شید به معنی نور است. مانند مهشید که به معنی مهتاب و نور ماه است. اما واژه ی سند یا ایسند در زبان اوستایی از ریشه ی ساندا به معنی پسندیده یافتن است و نه به معنی پرستیدن. حرف پ در پسند هم از پت یا پتی به معنی به یا بدو یا بدان است. ترکیب خورسند یعنی کسی که زمین پست را می پسندد و کنایه از قناعت و رضایت است از این رو معنای این واژه با شادمانی و خوشحالی مقداری فاصله دارد و به معنی رضایت است. هم چنین بر خلاف برخی لغتنامه ها به معنی سعادت هم نیست. اما برخی واژه ی ارتیاح را برابر آن به کار برده اند که درست است.

پیشنهاد میکنم از این واژه بیشتر استفاده شود، هرجا فامیلی ما گفته میشود به عنوان خرسند میشناسند خیلی کم پیش میاد خورسند بنویسن و اینکه خورسند به معنی رضایت است


کلمات دیگر: