(نَ جَ بَ ) (اِ. ) سیلاب ، سیل .
نوجبه
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
نوجبه. [ ن َ/ نُو ج َ ب َ ] ( اِ ) سیل باشد، هین نیز گویند. ( لغت فرس اسدی ). سیلاب. ( جهانگیری ) ( برهان قاطع ) ( رشیدی ) ( فرهنگ نظام ) :
خود تو را جوید همه خوبی و زیب
همچنان چون نوجبه جوید نشیب.
خود تو را جوید همه خوبی و زیب
همچنان چون نوجبه جوید نشیب.
رودکی ( از لغت فرس ).
|| به معنی فرشته هم به نظر آمده است. ( برهان قاطع ).فرهنگ عمید
۱. سیل، سیلاب، توجبه.
۲. آب چشمه.
۲. آب چشمه.
کلمات دیگر: