سرکردگی
فارسی به انگلیسی
command, leadership, generalship
leadership, leading
مترادف و متضاد
فرمان، فرماندهی، سرکردگی، فرمایش
راهنمایی، برتری، رهبری، تصدی، سرکردگی
فرهنگ فارسی
سرداری .
لغت نامه دهخدا
سرکردگی. [ س َ ک َدَ / دِ ] ( حامص مرکب ) سرداری. ( غیاث ) ( آنندراج ).
فرهنگ عمید
سردستگی، سرداری.
کلمات دیگر: