نمک پرورده
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
آنکه با نان و نمک و هزینه دیگری تربیت یافته : علی قلی خان شاملو...نمک پرورده آن خاندان ( محمد میرزا ) بود.
فرهنگ معین
( ~. پَ وَ دِ ) (ص مف . ) کسی که با خرج دیگری پرورش یافته باشد.
لغت نامه دهخدا
نمک پرورده. [ ن َ م َ پ َرْ وَ دَ / دِ ]( ن مف مرکب ) نمک سود. ( یادداشت مؤلف ). نمک آلود. به نمک آغشته. در نمک خوابانده. || با نعمت اوبالیده و قوت گرفته. ( یادداشت مؤلف ). نمک پرور. کسی که با خرج دیگری پرورش یافته باشد. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
کسی که نان ونمک دیگری را خورده و با خرج او پرورش یافته.
کلمات دیگر: