کلمه جو
صفحه اصلی

خوش امدگویی

فارسی به انگلیسی

greeting, glad hand, salute, welcome, glad hand, salute, glad hand, salute

فرهنگ فارسی

۱ - تبریک تهنیت . ۲ - تملق چرب زبانی .

لغت نامه دهخدا

( خوش آمدگویی ) خوش آمدگویی. [ خوَش ْ / خُش ْ م َ ] ( حامص مرکب ) تملق. ( یادداشت مؤلف ). || به تازه وارد لفظ «خوش آمدی » گفتن.

فرهنگ عمید

۱. گفتن سخنی به مهمان تازه رسیده به عنوان خوشامد و تبریک ورود او.
۲. [قدیمی] چرب زبانی، تملق، چاپلوسی.

پیشنهاد کاربران

تعارف

compliment

استقبال


استقبال کردن از مهمان تازه رسیده

وقتی که به جایی جدید می روی دیگران خوش آمد گویی به ما می گویند.


کلمات دیگر: