کلمه جو
صفحه اصلی

تطلب

عربی به فارسی

بايستن , لا زم داشتن , خواستن , مستلزم بودن , نياز داشتن


لغت نامه دهخدا

تطلب. [ ت َ طَل ْ ل ُ ] ( ع مص ) پیاپی جستن یا جستن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). پیاپی و با تکلّف جستن. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ عمید

پیاپی جستن، برای به دست آوردن چیزی بازحمت در جستجوی آن برآمدن.


کلمات دیگر: