( اسم ) جمع فهد یوزان پوزپلنگان .
فهود
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فهود. [ ف ُ ] ( ع اِ ) ج ِ فهد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). یوزان : آنچه لایق اردو بوده با حرم فرستادند و قومی به اصحاب فهود و جوارح دادند. ( جهانگشای جوینی ).
فرهنگ عمید
= فهد
فهد#NAME?
کلمات دیگر: