کلمه جو
صفحه اصلی

روضات

فرهنگ فارسی

جمع روضه
( اسم ) ۱ - باغ گلزار جمع ریاض روضات . یا روضه باغ رفیع بهشت . ۲ - قبر گور. یا روضه ترکیب قالب مردم جسم آدم . یا روضه حور بهشت . یا روضه دوزخ باز شمشیر آبدار . یا روضه رضوان بهشت . یا روضه فیروزه رنگ آسمان . خطبهای که در مراسم عزاداری بالای منبر خوانند و آن شامل حمد خدا و درود بر پیغمبر اسلام و ائمه اطهار و مسایل دینی و اخلاقی و شرح بخشی از وقایع کربلاست . توضیح : این کلمه از نام [[ روضه الشهدائ ]] ماخوذ است . ۴ - مجالسی که در آن روضه منعقد است .
جمع روضه به معنی باغها و مرغزارها

لغت نامه دهخدا

روضات. [ رَ ] ( ع اِ ) ج ِ رَوضَة. ( المنجد )( دهار ) ( ناظم الاطباء ). ج ِ روضه ، به معنی باغها و مرغزارها. ( از غیاث اللغات ) ( از آنندراج ) :
گر نروید خوشه از روضات هو
پس چه واسع باشد ارض اﷲ بگو.
مولوی.
و رجوع به روضة و روضه شود.

روضات. [ رَ وَ ] ( ع اِ ) رَوضات. ج ِ رَوضَة. ( ناظم الاطباء ). رجوع به روضه و رَوضات شود.

روضات . [ رَ ] (ع اِ) ج ِ رَوضَة. (المنجد)(دهار) (ناظم الاطباء). ج ِ روضه ، به معنی باغها و مرغزارها. (از غیاث اللغات ) (از آنندراج ) :
گر نروید خوشه از روضات هو
پس چه واسع باشد ارض اﷲ بگو.

مولوی .


و رجوع به روضة و روضه شود.

روضات . [ رَ وَ ] (ع اِ) رَوضات . ج ِ رَوضَة. (ناظم الاطباء). رجوع به روضه و رَوضات شود.


فرهنگ عمید

= روضه

روضه#NAME?


دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی رَوْضَاتِ: باغ و بستانهایی که حسن منظر و خوشبویی آن به نهایت رسیده باشد
ریشه کلمه:
روض (۲ بار)

«رَوْضات»، جمع «روضة» به معنای محلی است که آب و درخت فراوان دارد، لذا به باغ های خرم و سرسبز «روضة» اطلاق می شود. از این تعبیر به خوبی استفاده می شود که باغ های بهشت متفاوت است، و مؤمنان صالح العمل، در بهترین باغ های بهشت جایشان است; و مفهوم این سخن این است که مؤمنان گنهکار، هنگامی که مشمول عفوخداشوند،به بهشت راه می یابند، هر چند جای آنها در «روضات» نیست.


کلمات دیگر: