arreared in arrears, outstanding
پس افتاده
فارسی به انگلیسی
delinquent, feebleminded
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱- پس افت پس انداز ذخیره . ۲- آنکه در راه از رفقا باز مانده باشد.
کسی را گویند که در راه از رفقا پس افتاده باشد
کسی را گویند که در راه از رفقا پس افتاده باشد
لغت نامه دهخدا
پس افتاده. [ پ َ اُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) کسی را گویند که در راه از رفقا بازمانده باشد. ( برهان قاطع ). || پس افت. اندوخته. پس انداز. ذخیره. پس افکند. پس اوگند.
فرهنگ عمید
عقب افتاده، واپس مانده.
کلمات دیگر: