زبون ترین هنگام عمر که زمان پیریست
ارذل العمر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ارذل العمر. [ اَ ذَ لُل ْع ُ م ُ ] ( ع اِ مرکب ) زبون ترین هنگام عمر که زمان پیری است. آخر عمر و آن بدترین عمر است که در آن عقل از کلانسالی بازگردد و صاحب آن از ثمره علم که تفکر در آیات است و قیام بموجب شکرش عاجز ماند و آن هفتادوپنج یا هشتاد یا نود است. ( منتهی الأرب ) : و مِنکم مَن یُرَد الی ارذل العُمُر. ( قرآن 70/16 ).
بگام غصه چو شیب و فراز پیمودی
درین مسافت اندک ز حمل تا به فصال
چو شربتی که عبارت ز ارذل العمر است
ز دست ساقی ایام درکشی و لیال.
بگام غصه چو شیب و فراز پیمودی
درین مسافت اندک ز حمل تا به فصال
چو شربتی که عبارت ز ارذل العمر است
ز دست ساقی ایام درکشی و لیال.
مؤلف معجم ( از آنندراج ).
فرهنگ عمید
زمان پیری. &delta، به مناسبت اینکه زبون ترین هنگام عمر است و انسان از تفکر، تعقل، و عبادت عاجز می ماند.
زمان پیری. Δ به مناسبت اینکه زبونترین هنگام عمر است و انسان از تفکر، تعقل، و عبادت عاجز میماند.
کلمات دیگر: