کلمه جو
صفحه اصلی

دندان سازی

فارسی به انگلیسی

dental surgery, dentistry, dentistry, dental surgery

مترادف و متضاد

dentistry (اسم)
دندان پزشکی، دندانسازی

فرهنگ فارسی

۱ - عمل و شغل دندانساز . ۲ - ( اسم ) محکمه دندانساز .

ساخت و تحویل دندان‌های مصنوعی و معمولاً متحرک بدون نظارت دندان‌پزشک


لغت نامه دهخدا

دندان سازی. [ دَ ] ( حامص مرکب ) شغل و عمل دندان ساز. ساختن دندانهای مصنوعی. ( یادداشت مؤلف ). شغل دندان ساز. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به دندان ساز و دندان پزشکی شود. || ( اِ مرکب ) محل ساختن دندانهای مصنوعی.جای دندان ساز. محکمه دندانساز. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

شغل و عمل دندان ساز.

پیشنهاد کاربران

prosthetic dentistry دندانسازی


کلمات دیگر: