زادی
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
زاذویه پاد کوسپان آذربایجان
لغت نامه دهخدا
زادی . (ع ص ) شتری که نیکو راه رود. (از تاج العروس ).
زادی. ( ع ص ) شتری که نیکو راه رود. ( از تاج العروس ).
زادی. ( اِخ ) ابن زیری. از امراء بنی زیری غرناطه ( در 403 هَ. ق. ). ( طبقات سلاطین اسلام ص 20 ).
زادی. ( اِخ ) زاذویه پادکوسپان آذربایجان است. ( ذیل تاریخ طبری چ دخویه ج 2 ص 893 ). و رجوع به زاذویه شود.
زادی. ( اِخ ) ابن زیری. از امراء بنی زیری غرناطه ( در 403 هَ. ق. ). ( طبقات سلاطین اسلام ص 20 ).
زادی. ( اِخ ) زاذویه پادکوسپان آذربایجان است. ( ذیل تاریخ طبری چ دخویه ج 2 ص 893 ). و رجوع به زاذویه شود.
زادی . (اِخ ) ابن زیری . از امراء بنی زیری غرناطه (در 403 هَ . ق .). (طبقات سلاطین اسلام ص 20).
زادی . (اِخ ) زاذویه پادکوسپان آذربایجان است . (ذیل تاریخ طبری چ دخویه ج 2 ص 893). و رجوع به زاذویه شود.
کلمات دیگر: