کلمه جو
صفحه اصلی

زاحفه

فرهنگ فارسی

شتر خسته از روندگی زاحف

لغت نامه دهخدا

( زاحفة ) زاحفة. [ ح ِ ف َ ] ( ع ص ) شتر خسته از روندگی. زاحف. وتاء مبالغه را بود. ( اقرب الموارد ) ( تاج العروس ).

زاحفة. [ ح ِ ف َ ] (ع ص ) شتر خسته از روندگی . زاحف . وتاء مبالغه را بود. (اقرب الموارد) (تاج العروس ).



کلمات دیگر: