( رادفة ) رادفة. [ دِ ف َ ] ( ع ص ) در پی درآینده. || ( اِ )شاخ فزونی که از تنه خرمابن برآمده باشد. ( منتهی الارب ). رادوف. ( اقرب الموارد ). || پیه. ج ، روادف. ( منتهی الارب ). رادوف. ( اقرب الموارد ). رجوع به رادوف شود. || خطهای پیه. ( از اقرب الموارد ). خطوط چربی در بدن. ( ناظم الاطباء ). || سرین. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || نفخه ٔدوم صور اسرافیل علیه السلام. ( منتهی الارب ) ( دهار ) ( ترجمان القرآن جرجانی ). || روز قیامت. ( دهار ). || کار سخت تر از اول. ( منتهی الارب ).
رادفه
لغت نامه دهخدا
رادفة. [ دِ ف َ ] (ع ص ) در پی درآینده . || (اِ)شاخ فزونی که از تنه ٔ خرمابن برآمده باشد. (منتهی الارب ). رادوف . (اقرب الموارد). || پیه . ج ، روادف . (منتهی الارب ). رادوف . (اقرب الموارد). رجوع به رادوف شود. || خطهای پیه . (از اقرب الموارد). خطوط چربی در بدن . (ناظم الاطباء). || سرین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || نفخه ٔدوم صور اسرافیل علیه السلام . (منتهی الارب ) (دهار) (ترجمان القرآن جرجانی ). || روز قیامت . (دهار). || کار سخت تر از اول . (منتهی الارب ).
کلمات دیگر: