زاغ است و آن را کلاغ دشت نیز میگویند
زاغ دشت
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
زاغ دشت. [ غ ِ دَ ] ( ترکیب اضافی ، اِمرکب ) زاغ است و آن را کلاغ دشت ( غراب الزرع ) نیزمیگویند از آن روی که در دشت و صحرا زندگی میکند:
یکی دشت پیمای پرنده زاغ
بدیدار و رفتار زاغ و نه زاغ.
یکی دشت پیمای پرنده زاغ
بدیدار و رفتار زاغ و نه زاغ.
اسدی ( گرشاسب نامه ).
محقق حلی در کتاب شرایع آرد: و یحل غراب الزرع.و رجوع به زاغ دشتی ، زاغ اهلی ، زاغ ده باش و زاغ شود.کلمات دیگر: