کلمه جو
صفحه اصلی

راذانی

لغت نامه دهخدا

راذانی. ( ص نسبی ) منسوب به راذان.

راذانی. ( اِخ ) ابوسعید الولیدبن کثیربن سنان المدنی الراذانی ساکن کوفه مدنی الاصل وی از ربیعةبن ابی عبدالرحمن روایت کرده است و نیز زکریأبن عدی از او روایت دارد. ( از معجم البلدان ) ( لباب الانساب ج 1 ص 449 ).

راذانی. [ ] ( اِخ ) ابوعبداﷲ محمدبن حسن راذانی زاهد منسوب به راذان مدینه که بسال 480 هَ..ق. درگذشت. ( از معجم البلدان ) ( لباب الانساب ج 1 ص 449 ).

راذانی . (اِخ ) ابوسعید الولیدبن کثیربن سنان المدنی الراذانی ساکن کوفه مدنی الاصل وی از ربیعةبن ابی عبدالرحمن روایت کرده است و نیز زکریأبن عدی از او روایت دارد. (از معجم البلدان ) (لباب الانساب ج 1 ص 449).


راذانی . (ص نسبی ) منسوب به راذان .


راذانی . [ ] (اِخ ) ابوعبداﷲ محمدبن حسن راذانی زاهد منسوب به راذان مدینه که بسال 480 هَ . .ق . درگذشت . (از معجم البلدان ) (لباب الانساب ج 1 ص 449).



کلمات دیگر: