شان اوکیسی (به انگلیسی: Seán O'Casey) شاعر و نمایشنامه نویس، در ۳۰ مارس سال ۱۸۸۰ در دوبلین به دنیا آمده است. کودکی اش را در سختی و تنگدستی گذراند و در چهارده سالگی خواندن و نوشتن آموخت.
میان دروازه ها
برگ های بلوط و سنبل
سایه تفنگدار (۱۹۲۳)
جونو و پیکاک (۱۹۲۴)
خیش و ستاره ها (۱۹۲۶)
ستاره بسرخی می گراید (۱۹۴۰)
سرخ گل هائی برای من (۱۹۴۲)
غبار باشکوه (۱۹۴۵/۱۹۴۰)
در نوجوانی با روزنامه فروشی، کارگری در بارانداز، سنگ شکنی، کار در راه آهن و کارگری روزگار گذراند.
در سال ۱۹۱۳ به سازمان دهندگان ارتش میهن پرستان ایرلند پیوست و از همان زمان به ویژه با خواندن نمایشنامه های شکسپیر ذوق نمایشنامه نویسی در او شکفته شد. نمایشنامه های او از آنچه «طنز سیاه» نامیده شده است سرشارند.
برخی از منتقدان اروپایی از او در ردیف بزرگانی همچون شکسپیر و ایبسن نام می برند. اوکیسی در ۱۸ سپتامبر سال ۱۹۶۴ درگذشت.
میان دروازه ها
برگ های بلوط و سنبل
سایه تفنگدار (۱۹۲۳)
جونو و پیکاک (۱۹۲۴)
خیش و ستاره ها (۱۹۲۶)
ستاره بسرخی می گراید (۱۹۴۰)
سرخ گل هائی برای من (۱۹۴۲)
غبار باشکوه (۱۹۴۵/۱۹۴۰)
در نوجوانی با روزنامه فروشی، کارگری در بارانداز، سنگ شکنی، کار در راه آهن و کارگری روزگار گذراند.
در سال ۱۹۱۳ به سازمان دهندگان ارتش میهن پرستان ایرلند پیوست و از همان زمان به ویژه با خواندن نمایشنامه های شکسپیر ذوق نمایشنامه نویسی در او شکفته شد. نمایشنامه های او از آنچه «طنز سیاه» نامیده شده است سرشارند.
برخی از منتقدان اروپایی از او در ردیف بزرگانی همچون شکسپیر و ایبسن نام می برند. اوکیسی در ۱۸ سپتامبر سال ۱۹۶۴ درگذشت.
wiki: شان اوکیسی