صلح حسن بن علی و معاویه بن ابوسفیان به واقعه صلح میان حسن بن علی و معاویه بن ابوسفیان اطلاق می شود که از جنگ بین کوفیان و شامیان جلوگیری کرد و طی آن خلافت به شروطی از حسن به معاویه منتقل گردید. این واقعه در سال ۴۱ ه. ق. برابر ۶۶۰ یا ۶۶۱ میلادی رخ داد.
معاویه طبق کتاب خدا و سنت پیامبر و خلفای صالح عمل نماید.
معاویه نمی تواند برای خود جانشینی انتخاب کند و این کار را باید به شورا واگذار کند.
برای همگان در هر جایی امنیت وجود خواهد داشت
معاویه آشکارا یا نهان حسن یا هیچ کدام از یاران او را مورد ارعاب قرار نخواهد داد.
پس از کشته شدن علی بن ابیطالب به دست ابن ملجم مرادی، حسن در کوفه به عنوان خلیفه اعلام می شود ولی معاویه، فرماندار شام، این انتصاب را تقبیح می کند و لشکری را برای جنگ به کوفه می فرستد که این لشکر در مسکن مستقر می شود. لشکر حسن نیز در مداین مستقر می شود.
ویلفرد مادلونگ در دانشنامه ایرانیکا می نویسد پس از دو ماه عدم فعالیت، حسن نامه ای به معاویه نوشت و او را به بیعت با خود فراخواند و به وی یادآوری نمود که به علت اینکه نوه محمد است، استحقاق بیشتری از معاویه به این عنوان دارد. معاویه که از خلق و خوی صلح جوی حسن آگاه بود، پاسخی مودبانه به وی داد که جایگاه اهل بیت محمد را می شناسد اما به علت تجربه بیشتر در حکومت داری، خود را بیشتر مستحق خلافت می داند. او از حسن خواست که حکومت داری را به وی بسپارد و پس از مرگش، قول می دهد که حکومت را به حسن بسپارد. او به حسن پیشنهاد داد که خزانه عراق و مالیات هر مکانی از عراق را که می خواهد مال حسن باشد و با حسن در امورات حکومتی مشاوره کند.
وقتی حسن پاسخی به وی نداد، معاویه نامه ای تهدید آمیزتری به وی نوشت شروع به تجهیز قشون کرد. وقتی میل به جنگیدن معاویه (با پیش روی لشکریانش تا موصل و احتمالاً در عین حال مذاکره بر سر صلح با حسن) بر همه آشکار گردید، حسن شروع به تجهیز قشون کرد. در ابتدا یارانش از فراخوانش سرباز زدند که عدی بن حاتم آنان را مجبور به اطاعت نمود تا تجهیز قشون کنند. برای جلوگیری از پیش روی های معاویه، حسن ۱۲۰۰۰ مرد جنگی را به سرکردگی عبیدالله بن عباس فرستاد و به وی دستور داد که با قیس بن سعد و سعید بن قیس همدانی مشاوره کند. لارا وسیا وگلیری با استناد به طبری بر این باور است احتمالاً حسن می خواسته که قیس بن سعد را در کنار خود باقی نگذارد چرا که قیس از سرسختان درجنگیدن با معاویه بود حال آنکه حسن تمایل به صلح با معاویه داشت. ویلفرد مادلونگ معتقد است که انتخاب عبیدالله بن عباس که در زمان علی، استان تحت حکومتش یمن را بدون جنگ تسلیم دشمن کرد و علی وی را مواخذه کرد، بیانگر این است که حسن می خواسته به نتیجه ای صلح آمیز برسد.
معاویه طبق کتاب خدا و سنت پیامبر و خلفای صالح عمل نماید.
معاویه نمی تواند برای خود جانشینی انتخاب کند و این کار را باید به شورا واگذار کند.
برای همگان در هر جایی امنیت وجود خواهد داشت
معاویه آشکارا یا نهان حسن یا هیچ کدام از یاران او را مورد ارعاب قرار نخواهد داد.
پس از کشته شدن علی بن ابیطالب به دست ابن ملجم مرادی، حسن در کوفه به عنوان خلیفه اعلام می شود ولی معاویه، فرماندار شام، این انتصاب را تقبیح می کند و لشکری را برای جنگ به کوفه می فرستد که این لشکر در مسکن مستقر می شود. لشکر حسن نیز در مداین مستقر می شود.
ویلفرد مادلونگ در دانشنامه ایرانیکا می نویسد پس از دو ماه عدم فعالیت، حسن نامه ای به معاویه نوشت و او را به بیعت با خود فراخواند و به وی یادآوری نمود که به علت اینکه نوه محمد است، استحقاق بیشتری از معاویه به این عنوان دارد. معاویه که از خلق و خوی صلح جوی حسن آگاه بود، پاسخی مودبانه به وی داد که جایگاه اهل بیت محمد را می شناسد اما به علت تجربه بیشتر در حکومت داری، خود را بیشتر مستحق خلافت می داند. او از حسن خواست که حکومت داری را به وی بسپارد و پس از مرگش، قول می دهد که حکومت را به حسن بسپارد. او به حسن پیشنهاد داد که خزانه عراق و مالیات هر مکانی از عراق را که می خواهد مال حسن باشد و با حسن در امورات حکومتی مشاوره کند.
وقتی حسن پاسخی به وی نداد، معاویه نامه ای تهدید آمیزتری به وی نوشت شروع به تجهیز قشون کرد. وقتی میل به جنگیدن معاویه (با پیش روی لشکریانش تا موصل و احتمالاً در عین حال مذاکره بر سر صلح با حسن) بر همه آشکار گردید، حسن شروع به تجهیز قشون کرد. در ابتدا یارانش از فراخوانش سرباز زدند که عدی بن حاتم آنان را مجبور به اطاعت نمود تا تجهیز قشون کنند. برای جلوگیری از پیش روی های معاویه، حسن ۱۲۰۰۰ مرد جنگی را به سرکردگی عبیدالله بن عباس فرستاد و به وی دستور داد که با قیس بن سعد و سعید بن قیس همدانی مشاوره کند. لارا وسیا وگلیری با استناد به طبری بر این باور است احتمالاً حسن می خواسته که قیس بن سعد را در کنار خود باقی نگذارد چرا که قیس از سرسختان درجنگیدن با معاویه بود حال آنکه حسن تمایل به صلح با معاویه داشت. ویلفرد مادلونگ معتقد است که انتخاب عبیدالله بن عباس که در زمان علی، استان تحت حکومتش یمن را بدون جنگ تسلیم دشمن کرد و علی وی را مواخذه کرد، بیانگر این است که حسن می خواسته به نتیجه ای صلح آمیز برسد.
wiki: صلح حسن و معاویه