۱ - ( صفت ) یا حروف صفیره . حروفی که هنگام تلفظ آنها آوازی پدید آید : ز ص س . ۲ - ( اسم ) گونه ای نعناع که آنرا نعناع وحشی گریند .
ده کوچکی از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز
ده کوچکی از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز
صفیرة. [ ص َ رَ ] (ع اِ) ریگ توده ٔ بزرگ میان دو زمین .(منتهی الارب ). || (اِمص ) زردی . یرقان . یرقان آوردن . (دزی ج 1 ص 836). || (حروف ...) حروفی است که هنگام نطق بدان ها آواز پدید آید، و آن زاء، صاد، سین است . (کشاف اصطلاحات الفنون ذیل حرف ).
صفیره . [ ص َ رِ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز. 18هزارگزی خاوری اهواز، 5هزارگزی شمال راه فرعی اهواز به رامهرمز. دارای 20 تن سکنه . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).