خالت تنگ دهان .
تنگ دهانی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تنگ دهانی. [ ت َ دَ ] ( حامص مرکب ) حالت تنگ دهان :
تشبیه دهانت نتوان کرد به غنچه
هرگز نبود غنچه بدین تنگ دهانی.
تشبیه دهانت نتوان کرد به غنچه
هرگز نبود غنچه بدین تنگ دهانی.
حافظ.
رجوع به تنگ دهان و تنگ دهن و تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود.کلمات دیگر: