کلمه جو
صفحه اصلی

متقفز

عربی به فارسی

نامنظم رونده , تشنجي , متناوب , خشکانده شده در افتاب


لغت نامه دهخدا

متقفز. [ م ُ ت َ ق َف ْ ف ِ] ( ع ص ) زنی که دست و پا را به حنا نگارین کند. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رنگین شده به حنا. ( ناظم الاطباء ). || قفاز پوشیده.( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ). رجوع به تقفزشود.


کلمات دیگر: