صفحه اصلی
گنبدی کردن
بستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - نوعی جست زدن حیوانات ( آهو اسب و غیره ) . ۲ - دمر خوابیدن چنانکه درحال سجده .
لغت نامه دهخدا
گنبدی کردن. [ گُم ْ ب َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) دمر خوابیدن مثل حال سجده. ( فرهنگ نظام ).
کلمات دیگر: