کلمه جو
صفحه اصلی

اورده

فارسی به انگلیسی

brought, trade-in

فرهنگ فارسی

( آورده ) ( اسم ) پدید کرده ابداع کرده .
رگهای غیرجهنده، سیاهرگها، جمع ورید، رگهائی که خون رابه قلب برمی گردانند
( اسم ) جمع : ورید سیاهرگها رگهای غیر جهنده وریدها . یا جدار اورده . بافت عروقی .
جمع ورید . رگهای گردن

لغت نامه دهخدا

اورده . [ اَ رِ دَ ](ع اِ) ج ِ ورید. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). رگهای گردن . (آنندراج ). رجوع به ورید شود.


( آورده ) آورده. [ وَدَ / دِ ] ( ن مف ) بحاصل کرده. ابداع کرده :
وی باد صبا اینهمه آورده تست.
سراج قمری.

اورده. [ اَ رِ دَ ]( ع اِ ) ج ِ ورید. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). رگهای گردن. ( آنندراج ). رجوع به ورید شود.

فرهنگ عمید

( آورده ) ۱. ابداع شده، پدیدکرده شده.
۲. حاصل کرده.
= ورید

ورید#NAME?


پیشنهاد کاربران

در علم حقوق به معنی سهم هر شخص در شراکت شرکت


کلمات دیگر: