کلمه جو
صفحه اصلی

هیقعه

لغت نامه دهخدا

( هیقعة ) هیقعة. [ هََ ق َ ع َ ] ( ع اِ صوت ) آواز رسیدن شمشیربر جای و حکایت آن آواز. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). بانگ زخم شمشیر. ( مهذب الاسماء ). || ( مص ) زدن چیز خشک بر چیزی خشک یا زدن آهن از بالا تا آواز برآید. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

هیقعة. [ هََ ق َ ع َ ] (ع اِ صوت ) آواز رسیدن شمشیربر جای و حکایت آن آواز. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). بانگ زخم شمشیر. (مهذب الاسماء). || (مص ) زدن چیز خشک بر چیزی خشک یا زدن آهن از بالا تا آواز برآید. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ).



کلمات دیگر: