کلمه جو
صفحه اصلی

نحاط

لغت نامه دهخدا

نحاط. [ ن ُ] ( ع اِ ) تردد گریه در سینه بی آشکارگی آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).

نحاط. [ ن َح ْ حا ] ( ع ص ) بزرگ منش و متکبر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). متکبری که زفیر برآرد از غضب. ( از اقرب الموارد ). رجوع به نحیط شود.

نحاط. [ ن َح ْ حا ] (ع ص ) بزرگ منش و متکبر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). متکبری که زفیر برآرد از غضب . (از اقرب الموارد). رجوع به نحیط شود.


نحاط. [ ن ُ] (ع اِ) تردد گریه در سینه بی آشکارگی آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).



کلمات دیگر: