کلمه جو
صفحه اصلی

هیعره

لغت نامه دهخدا

( هیعرة ) هیعرة. [ هََ ع َ رَ ] ( ع اِ ) غول. ( مهذب الاسماء ) ( اقرب الموارد ). دیو بیابانی که از راه فریبد. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). || ( ص ) زن تباهکار یا زن سبک. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || ( مص ) خفت و سبکی و به یک جای آرام و قرار ناگرفتن زن. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

هیعرة. [ هََ ع َ رَ ] (ع اِ) غول . (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد). دیو بیابانی که از راه فریبد. (آنندراج ) (منتهی الارب ). || (ص ) زن تباهکار یا زن سبک . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (مص ) خفت و سبکی و به یک جای آرام و قرار ناگرفتن زن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ).



کلمات دیگر: