تعلیم گرفتن. [ ت َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) فراگرفتن. آموختن چیزی از کسی :
همه شیران بیشه بیم گیرند
که مردان از زنان تعلیم گیرند.
نظامی.
دردمندی از فلک تعلیم می باید گرفت
هر سر مه ناخنی بر سینه می باید زدن.
صائب ( ازآنندراج ).
خاکساری نقش پا تعلیم میگیرد ز ما
در فن خود گرچه بی قدریم شهرت کرده ایم.
کلیم ( ایضاً ).
و رجوع به تعلیم و دیگر ترکیبهای آن شود.