کوراب
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
شراب
مترادف و متضاد
وهم، سراب، کوراب، نقش بر اب، امر خیالی
فرهنگ فارسی
( صفت ) کسی که بسیار تشنه باشد و آب اندک خورد .
فرهنگ معین
(اِمر. ) سراب ، شوره زار.
لغت نامه دهخدا
کوراب. ( اِ مرکب ) سراب را گفته اند و آن شوره زمینی باشد در صحرا که از دور به آب ماند و به این معنی با کاف فارسی هم آمده است. ( برهان ). بمعنی سراب یعنی زمین شوره که از دور آب نماید و چنان نباشد. ( آنندراج ). زمین شوره که از دور آب نماید. سراب. ( فرهنگ فارسی معین ). آل. ( مهذب الاسماء ). خیدع. ( منتهی الارب ). یلمع. ( ملخص اللغات حسن خطیب کرمانی ). گوراب. ( برهان ). کور. ( برهان ): سراب ؛ کوراب و آن در نیمروز بینند. ( ترجمان القرآن ): احزال الجبل ؛ بلند شد کوه بر کوراب. ( منتهی الارب ). اخفق السراب ؛ جنبید کوراب و طپید. ( منتهی الارب ). و رجوع به گوراب و کور شود. || آبی همیشه جاری و سخت کم. آب جاری بسیار قلیل. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || ( ص مرکب ) کسی را گویند که بسیار تشنه باشد و آب اندک خورد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
سراب، شوره زار.
دانشنامه عمومی
کوراب (مقدونی: Кораб) یک رشته کوه در آلبانی و جمهوری مقدونیه است.
بلندترین کوه این رشته کوه نیز کوراب (با ۲٬۷۶۴ متر ارتفاع) نام دارد و در مرز میان این دو کشور واقع شده است.
بلندترین کوه این رشته کوه نیز کوراب (با ۲٬۷۶۴ متر ارتفاع) نام دارد و در مرز میان این دو کشور واقع شده است.
wiki: کوراب
کوراب (کوه). کوراب (مقدونی: Голем Кораб) بلندترین کوه آلبانی و جمهوری مقدونیه است که در میان مرز این دو کشور واقع شده است.
wiki: کوراب (کوه)
کلمات دیگر: