مترادف برکناری : انفصال، خلع، عزل
متضاد برکناری : انتصاب، برگماری
deposition, outgoing, dismissal, discharge
deposition, outgoing
انفصال، خلع، عزل ≠ انتصاب، برگماری
برکنار کردن یک فرد انتخابشده از منصبش، پیش از پایان دورۀ مقرر، با برگزاری انتخابات مجدد