کلمه جو
صفحه اصلی

بزن و بکوب


مترادف بزن و بکوب : بزن بزن، دعوا، کتک کاری، مجلس رقص وپایکوبی، بزن و برقص

فارسی به انگلیسی

revelry, jollification, shindig, shindy

revelry


مترادف و متضاد

بزن‌بزن، دعوا، کتک‌کاری


مجلس رقص وپایکوبی، بزن و برقص


۱. بزنبزن، دعوا، کتککاری
۲. مجلس رقص وپایکوبی، بزن و برقص


فرهنگ فارسی

( اسم ) ساز و آواز و رقص در مجلس بزم : ( شب در منزلمان مهمانی وبزن و بکوب بود. )

لغت نامه دهخدا

بزن و بکوب. [ ب ِ زَ ن ُب ِ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) ساز و آواز. بزن و بشکن. ( یادداشت بخط دهخدا ). و رجوع به بزن و بشکن شود.


کلمات دیگر: