کلمه جو
صفحه اصلی

بگیر و ببند


مترادف بگیر و ببند : حکومت نظامی، توقیف، حبس، قیدوبند، بگیروببند، بازداشت دسته جمعی، دستگیری بی حساب وکتاب

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- توقیف مقید ساختن حبس کردن قید کردن : ( امروز بگیر و ببند عجیبی در بازار بود . ) ۲- حکومت نظامی .

لغت نامه دهخدا

بگیر و ببند. [ ب ِ رُ ب ِ ب َ ] ( اِ مرکب ) آواز طبل آنگاه که اعلان منع آمد و شد شبانه را کند. || حبس و توقیف افراد به دست حکومت : در طهران بگیر و ببند است.

فرهنگ عمید

گرفتن و زندانی کردن مردم.


کلمات دیگر: