مترادف تفنن کردن : تفریح کردن، سرگرم شدن، بازی کردن، مشغولیت یافتن
تفنن کردن
مترادف تفنن کردن : تفریح کردن، سرگرم شدن، بازی کردن، مشغولیت یافتن
مترادف و متضاد
تفریح کردن، سرگرم شدن، بازی کردن، مشغولیتیافتن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱- امری را بطرق مختلف انجام دادن. ۲-ببازیها و تفریحات گوناگون مشغول شدن .
کلمات دیگر: