برابر پارسی : به اندازه ای
بقدری
برابر پارسی : به اندازه ای
فارسی به عربی
لذا
مترادف و متضاد
بنابراین، پس، همینطور، انقدر، چنان، همچنان، چنین، چندین، بهمان اندازه، چندان، اینقدر، بقدری، این طور، همچو، همینقدر، از انرو، باین زیادی
بسیار، انقدر، چندین، چندان، بقدری
فرهنگ فارسی
بسیار خیلی زیاد .
پیشنهاد کاربران
- بمثابتی ؛ به قدری. بحدی : اتفاق مخالطت افتاد و صدق مودت به مثابتی که قبله ٔ چشمم جمال او بود. ( گلستان ) .
کلمات دیگر: