کلمه جو
صفحه اصلی

تدکین

لغت نامه دهخدا

تدکین. [ ت َ ] ( ع مص ) بر هم نهادن رخت را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بر هم نهادن متاع را. ( اقرب الموارد )( المنجد ). || ساختن دکان را. ( المنجد ).


کلمات دیگر: