کلمه جو
صفحه اصلی

باوله

لغت نامه دهخدا

باوله. [ وَ ل ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان فعله کری بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان و 760 تن سکنه دارد. محصول آن انگور و حبوبات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

دانشنامه عمومی

روستای باوله
باوله یکی از روستاهای شهرستان سنقر وکلیایی می باشد که در 15 کیلومتری این شهرستان واقع شده است باوله به معنایبرآوله ، ((بر به معنی کنار))، آو : آب و له : پسوند مکان، مکانی که در کنار آب ( رود خانه) قرار گرفته استبلاو: در زبان کردی به معنی جای پهن و گسترده در کنار آب هم معنی می دهد که ریشه اش همه (برآو) میباشد برآوله : بر اثز کثرت و تخفیف به صورت ((باوله)) در امده است
د رسنقر نامه آمده است : (( دیگر از سلاطین که به خاک سنقر و کلیایی آمده است، محمد شاه قاجار است که از همدان به آذربایجان رفته و سه شب در قریه (( باوله )) که از جمله فعله کری ( پیله کری) است برای تفرج و تفریح اقامت نموده و سرا پرده کنار گاورود زده اند طایفه این روستا به زبان کردی خود تظلم و شکایاتی که داشتند به عرض وی رساندند.هم اکنون باوله دهستان شده و روستاهای اطراف تابع ان می باشد . تقل قول های زیادی در مورد نام این روستا هست که هیچ کدام چندان معتبر نیست ((با ولایت)) ((باب علی)) ((باولع)) جمعی هم میگویند مهم ترین بخش شهر کلشتر بوده است که یک نفر به انم ولی که نزد مردم حرمتی داشته است آن را ارداه می کرده(بابا ولی)
همان طور که گفته شد مردم این روستا به زبان کردی سخن میگویند


کلمات دیگر: