<div class="boxBd">پنگی. [ پ ِ ] ( اِ ) فنجانی است که مقدار قسمت آب را مشخص کند. ( حاشیه منتهی الارب در کلمه سمادیر ) ( منتهی الارب ). و آن شکسته پنگان است.</div>

پنگی. [ پ ِ ] ( اِ ) فنجانی است که مقدار قسمت آب را مشخص کند. ( حاشیه منتهی الارب در کلمه سمادیر ) ( منتهی الارب ). و آن شکسته پنگان است.

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd"><div class="wiki">پنگی، روستایی از توابع بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه در استان خراسان رضوی ایران است.<br>این روستا در دهستان رقیچه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۳۳ نفر (۵۱خانوار) بوده است.<div class="wikilink">wiki: <a href="http://fa.wikipedia.org/wiki/پنگی" target="_blank" rel="nofollow noopener">پنگی</a></div></div></div>

پنگی، روستایی از توابع بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه در استان خراسان رضوی ایران است. این روستا در دهستان رقیچه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۳۳ نفر (۵۱خانوار) بوده است. wiki: پنگی

دانشنامه عمومی

پنگی معنی خنگ/احمق هم میشه<br>

پنگی معنی خنگ/احمق هم میشه

پیشنهاد کاربران

در زبان روستایی ما یعنی وقت بده یا اینکه صبر کن<br><br>یه پنگی کن یعنی کمی صبر کن<br>

در زبان روستایی ما یعنی وقت بده یا اینکه صبر کن یه پنگی کن یعنی کمی صبر کن