ماجرای سگِ قهوه ای یا شورشِ جریانِ سگِ قهوه ای موضوعی سیاسی پیرامونِ زنده شکافیِ جانوران در پژوهش های پزشکی از سالِ ۱۹۰۳ تا ۱۹۱۰ میلادی در انگلستان است. این امر با نفوذِ یک کنش گرِ زنِ سوئدی به کلاس های آموزشِ پزشکی آغاز شد و موجبِ ایجادِ یک کمیسیونِ سلطنتی برای بررسیدنِ استفاده از جانوران در آزمایش های پزشکی شد. این ماجرا به ماجرایی ملی در بریتانیا بدل شد و هواخواهان و مخالفانِ خود را داشت.
جانورآزاری
زنده شکافی
زوسادیسم
شکار غیرقانونی
گاوبازی تورئو
پناهگاه حیوانات پردیس
میمون های سیلور اسپرینگ
ماجرا از آنجا آغاز شد که ویلیام بِیلیس -از گروهِ فیزیولوژی در دانشگاه کالج لندن- که در حالِ بررسیِ هورمون ها در انسان و دستگاهِ گوارش بود، سگِ تری یرِ قهوه ایی را زنده شکافی کرد و جنجالِ بزرگی به راه افتاد. پس از این، روشِ وی از سوی انجمنِ ملیِ ضدِ زنده شکافی بی رحمانه و غیرقانونی دانسته و محکوم شد. بیلیس که از حمله به شهرتش به خشم آمده بود، شکایت کرده و برنده شد.
مخالفانِ زنده شکافی در سال ۱۹۰۶ یک مجسمه برنزی از سگ را به عنوانِ یک بنای یادبود سفارش داده و در بَتِرسی پرده برداری کردند، اما دانشجویانِ پزشکی که با نوشتهٔ «مردان و زنانِ انگلستان! تا به کِی باید که چنین شود؟» خشمگین شده بودند، پیوسته به خرابکاری در بنای یادبود روی آوردند. بگونه ای که به یک نگهبانِ پلیسِ ۲۴ ساعته برای جلوگرفتن از خرابکاری ها در پیکره نیاز شد. در دسامبر ۱۹۰۷ نیز حدودِ ۱۰۰۰ دانشجو با راهپیمایی در مرکزِ لندن با سافراجت ها، اتحادیه های کارگری و ۴۰۰ افسر پلیس درگیر شدند. بگونه ای که این ماجرا به شورشِ جریانِ سگِ قهوه ای نیز شُهره شد.
سرانجام، پیکرهٔ یادبود را مسئولانِ شهری، شبانه از آنجا برداشتند. در سالِ ۱۹۸۵ پیکرهٔ برنزیِ تازه ای به یادبودِ این ماجرا و پشتیبانی از حقوقِ جانوران و مخالفت با زنده شکافی، در آنجا قرار داده شد.
جانورآزاری
زنده شکافی
زوسادیسم
شکار غیرقانونی
گاوبازی تورئو
پناهگاه حیوانات پردیس
میمون های سیلور اسپرینگ
ماجرا از آنجا آغاز شد که ویلیام بِیلیس -از گروهِ فیزیولوژی در دانشگاه کالج لندن- که در حالِ بررسیِ هورمون ها در انسان و دستگاهِ گوارش بود، سگِ تری یرِ قهوه ایی را زنده شکافی کرد و جنجالِ بزرگی به راه افتاد. پس از این، روشِ وی از سوی انجمنِ ملیِ ضدِ زنده شکافی بی رحمانه و غیرقانونی دانسته و محکوم شد. بیلیس که از حمله به شهرتش به خشم آمده بود، شکایت کرده و برنده شد.
مخالفانِ زنده شکافی در سال ۱۹۰۶ یک مجسمه برنزی از سگ را به عنوانِ یک بنای یادبود سفارش داده و در بَتِرسی پرده برداری کردند، اما دانشجویانِ پزشکی که با نوشتهٔ «مردان و زنانِ انگلستان! تا به کِی باید که چنین شود؟» خشمگین شده بودند، پیوسته به خرابکاری در بنای یادبود روی آوردند. بگونه ای که به یک نگهبانِ پلیسِ ۲۴ ساعته برای جلوگرفتن از خرابکاری ها در پیکره نیاز شد. در دسامبر ۱۹۰۷ نیز حدودِ ۱۰۰۰ دانشجو با راهپیمایی در مرکزِ لندن با سافراجت ها، اتحادیه های کارگری و ۴۰۰ افسر پلیس درگیر شدند. بگونه ای که این ماجرا به شورشِ جریانِ سگِ قهوه ای نیز شُهره شد.
سرانجام، پیکرهٔ یادبود را مسئولانِ شهری، شبانه از آنجا برداشتند. در سالِ ۱۹۸۵ پیکرهٔ برنزیِ تازه ای به یادبودِ این ماجرا و پشتیبانی از حقوقِ جانوران و مخالفت با زنده شکافی، در آنجا قرار داده شد.
wiki: ماجرای سگ قهوه ای