کاریزما، در اصطلاح به خصوصیت کسی گفته میشود که بشخصه و یا به عقیده دیگران، دارای قدرت رهبری فوقالعاده است. این اصطلاح اغلب در علوم سیاسی و جامعهشناسی به کار برده میشود تا زیرمجموعهای از رهبرانی را که با استفاده از نیروی توانایی شخصی خود میتوانند تأثیراتی عمیق و استثنایی در پیروان خود داشته باشند، توصیف کنند. وبر، کاریزما را چنین توصیف میکند
کاریزما
دانشنامه عمومی
فَرَهْمَندی یا کاریزما (به یونانی: χάρισμα؛ تلفظ: «خاریسما») در لغت به معنی جذابیت غیرعادی و دارا بودن صفت های ویژه و ممتاز و منحصربه فردی است که مورد پسند و ستایش تعداد زیادی از دیگر انسان هاست. جاذبه ای انفرادی (فردی) که اثری اجتماعی (جمعی) دارد.
بروس کوئن (۱۳۷۶)، درآمدی به جامعه شناسی، ترجمهٔ محسن ثلاثی، تهران: نشر توتیا، ص. ۲۳۸
از اواسط قرن بیستم و در ادبیات سیاسی و اجتماعی، واژه کاریزما به تعبیر غالبی در توصیف چهره های سیاسی برجسته بدل شد، چهره های مثبت یا منفی که جذابیت مقاومت ناپذیری برای توده ها داشته، توان اثرگذاری بی مانندی بر آن ها یافته بودند.
واژه کاریزماتیک نیز برای توصیف ابرانسانی بکار می رود که فراتر از اراده و اختیار مردم آنان را تحت تأثیر قرار می دهد و هیچ کس یارای مقاومت در برابر او، یا حق انتخاب و انتقاد ندارد.
واژه کاریزما برگرفته از خاریسمای یونانی به معنای جاذبه ذاتی است که خود از خاریتاس به معنای متانت، جذابیت، برکت، و موهبت می آمد.خاریسما در دوره باستان و پیش از سده بیستم کاربرد محدودی داشت و در دو معنا بکار می رفت: در معنای اول به جاذبه های ظاهری یک نفر اطلاق می شد که خصلتی دنیوی و سکولار داشت، و در معنای دوم از فرهمندی الوهی یا برخورداری از موهبتی آسمانی حکایت می کرد و امری اساطیری یا الاهیاتی بود. این کاربرد در فرهنگ و زبان ایرانی و فارسی نزدیک به فر ایزدی یا شکوه آسمانی است.
بروس کوئن (۱۳۷۶)، درآمدی به جامعه شناسی، ترجمهٔ محسن ثلاثی، تهران: نشر توتیا، ص. ۲۳۸
از اواسط قرن بیستم و در ادبیات سیاسی و اجتماعی، واژه کاریزما به تعبیر غالبی در توصیف چهره های سیاسی برجسته بدل شد، چهره های مثبت یا منفی که جذابیت مقاومت ناپذیری برای توده ها داشته، توان اثرگذاری بی مانندی بر آن ها یافته بودند.
واژه کاریزماتیک نیز برای توصیف ابرانسانی بکار می رود که فراتر از اراده و اختیار مردم آنان را تحت تأثیر قرار می دهد و هیچ کس یارای مقاومت در برابر او، یا حق انتخاب و انتقاد ندارد.
واژه کاریزما برگرفته از خاریسمای یونانی به معنای جاذبه ذاتی است که خود از خاریتاس به معنای متانت، جذابیت، برکت، و موهبت می آمد.خاریسما در دوره باستان و پیش از سده بیستم کاربرد محدودی داشت و در دو معنا بکار می رفت: در معنای اول به جاذبه های ظاهری یک نفر اطلاق می شد که خصلتی دنیوی و سکولار داشت، و در معنای دوم از فرهمندی الوهی یا برخورداری از موهبتی آسمانی حکایت می کرد و امری اساطیری یا الاهیاتی بود. این کاربرد در فرهنگ و زبان ایرانی و فارسی نزدیک به فر ایزدی یا شکوه آسمانی است.
wiki: کاریزما
جاذبۀ شخصیتی، نوعی شخصیت رهبر، با جذبه و تأثیرگذار.
پیشنهاد کاربران
این واژه نخستین بار در قرن ۲۰ توسط ماکس وِبِر مطرح شدو طبق عادت تصور بر این بود که واژه انگلیسی هست.
مثل چالش که تصور شده بود انگلیسی است.
زبان فارسی برخلاف زبان انگلیسی یک زبان ریشه دار است ولی قابل قیاس با هم دیگر نیستند، چون هر زبان دارای ویژگی ها ی خاص و جذابیت منحصر به فرد خودش است!
مثل چالش که تصور شده بود انگلیسی است.
زبان فارسی برخلاف زبان انگلیسی یک زبان ریشه دار است ولی قابل قیاس با هم دیگر نیستند، چون هر زبان دارای ویژگی ها ی خاص و جذابیت منحصر به فرد خودش است!
ترکیبی از دو واژه: کاریز ( قنات ) و ما ( آب ) - واژه مرکّب و فارسی - اسم دخترانه
گیرا، مانا، جذاب، فریبنده، کِرِشمه دار، با جذبه، دلنشین، با اقتدار، پُر اُبُهَّت، باجَنَم، با جُربُزه، آبدیده! -
روحیه مدیری و سرپرستی و رهبری، روحیه شفابخشی و پیشگویی -
قدرت ماورایی و فرا زمینی داشتن، چشم برزخی
گیرا، مانا، جذاب، فریبنده، کِرِشمه دار، با جذبه، دلنشین، با اقتدار، پُر اُبُهَّت، باجَنَم، با جُربُزه، آبدیده! -
روحیه مدیری و سرپرستی و رهبری، روحیه شفابخشی و پیشگویی -
قدرت ماورایی و فرا زمینی داشتن، چشم برزخی
کاریزما ریشه فارسی دارد و Charisma برگرفته شده از فارسی است!
در سانسکریت به آن کاریشما نیز می گویند!
معنی دیگر: مستجاب الدّعوه ( برآورده کننده خواسته ها از طریق وحی و امداد غیبی و کمک های خدادادی ) ، برگزیده، فَرِّ ایزدی، نور خدایی، مهره مار!
در سانسکریت به آن کاریشما نیز می گویند!
معنی دیگر: مستجاب الدّعوه ( برآورده کننده خواسته ها از طریق وحی و امداد غیبی و کمک های خدادادی ) ، برگزیده، فَرِّ ایزدی، نور خدایی، مهره مار!
در ادبیات یونانی که در آن زمان متعلق به ایرانیان بود واژه "خاریسما" یونانی نیز وجود دارد که برگرفته شده از "کاریزما" فارسی است.
شعری در قرن سوم منسوب به ( ابواسحاق کسایی مروزی ) هم وجود دارد:
سزد که دو رخ کاریز آب دیده کنی/که ریز ریز بخواهدت ریختن کاریز
معنی: اگه بتونی یک آدم دو چهره ( ریاکار ) را با چشم برزخی تشخیص دهی/
اون موقع است که کم کم آدم ها برای اجابت خواسته هاشون به سمت تو میان و خواهان مهره مار تو هستند!
سزد که دو رخ کاریز آب دیده کنی/که ریز ریز بخواهدت ریختن کاریز
معنی: اگه بتونی یک آدم دو چهره ( ریاکار ) را با چشم برزخی تشخیص دهی/
اون موقع است که کم کم آدم ها برای اجابت خواسته هاشون به سمت تو میان و خواهان مهره مار تو هستند!
در باره نام:
نوعی شخصیت
رهبر، باجذبه، تاثیر گذار، موثر،
برخوردار بودن افراد از نوعی جذبه یا کشش شخصی را کاریزما به معنی فر ( یا فرّه به معنی فروغی است ایزدی که به دل هر که بتابد از همگنان برتری یابد ) گویند.
چنین افرادی قادرند با استفاده از جذابیت و قریحۀ خویش، بر تخیل دیگران اثر بگذارند و در آنان حالت گوناگونی ( تطور ) ایجاد کنند. این افراد دیگران را مجذوب خود نموده، به راحتی ارتباط می گیرند و آن ها را از روی میل و رغبت به برآوردن خواسته هایشان راهنمایی می نمایند.
نوعی شخصیت
رهبر، باجذبه، تاثیر گذار، موثر،
برخوردار بودن افراد از نوعی جذبه یا کشش شخصی را کاریزما به معنی فر ( یا فرّه به معنی فروغی است ایزدی که به دل هر که بتابد از همگنان برتری یابد ) گویند.
چنین افرادی قادرند با استفاده از جذابیت و قریحۀ خویش، بر تخیل دیگران اثر بگذارند و در آنان حالت گوناگونی ( تطور ) ایجاد کنند. این افراد دیگران را مجذوب خود نموده، به راحتی ارتباط می گیرند و آن ها را از روی میل و رغبت به برآوردن خواسته هایشان راهنمایی می نمایند.
من خودم اسمم کاریزماست و فک کنم تو ایران واقعا تعداد انگشت شماری این اسم و دارن ولی واقعا اسم خیلی زیباییها و خیلی هم تاثیر گذار
کاریزما یعنی یه فرد جذاب چه خانم باشه چه آقا ولی در اصل واژه کاریسما یعنی ملکه جذابیت و مختص خانم هاست ریشه اصلیش شاید ایرانی باشه ولی اولین بار تو یونان گفته شده و ریشه لاتین داره
رهبری سیاسی و قدرت مذاکره
فَرَهْمَندی یا کاریزما ( به یونانی: χάρισμα؛ تلفظ: �خاریسما� ) در لغت به معنی جذابیت غیرعادی و دارا بودن صفت های ویژه و ممتاز و منحصربه فردی است که مورد پسند و ستایش تعداد زیادی از دیگر انسان هاست. جاذبه ای انفرادی ( فردی ) که اثری اجتماعی ( جمعی ) دارد.
از اواسط قرن بیستم و در ادبیات سیاسی و اجتماعی، واژه کاریزما به تعبیر غالبی در توصیف چهره های سیاسی برجسته بدل شد، چهره های مثبت یا منفی که جذابیت مقاومت ناپذیری برای توده ها داشته، توان اثرگذاری بی مانندی بر آن ها یافته بودند.
واژه کاریزماتیک نیز برای توصیف ابرانسانی بکار می رود که فراتر از اراده و اختیار مردم آنان را تحت تأثیر قرار می دهد و هیچ کس یارای مقاومت در برابر او، یا حق انتخاب و انتقاد ندارد.
از اواسط قرن بیستم و در ادبیات سیاسی و اجتماعی، واژه کاریزما به تعبیر غالبی در توصیف چهره های سیاسی برجسته بدل شد، چهره های مثبت یا منفی که جذابیت مقاومت ناپذیری برای توده ها داشته، توان اثرگذاری بی مانندی بر آن ها یافته بودند.
واژه کاریزماتیک نیز برای توصیف ابرانسانی بکار می رود که فراتر از اراده و اختیار مردم آنان را تحت تأثیر قرار می دهد و هیچ کس یارای مقاومت در برابر او، یا حق انتخاب و انتقاد ندارد.
گیرایی
آنچه آقای مجتبی عیوض زاده در بالا آورده اند، چشمگیر، گرچه نیازمند بررسی بیش تری است؛ از دید من، باریک ترین واژه ی پارسی همتراز آن، �گیرایی� است.
آنچه آقای مجتبی عیوض زاده در بالا آورده اند، چشمگیر، گرچه نیازمند بررسی بیش تری است؛ از دید من، باریک ترین واژه ی پارسی همتراز آن، �گیرایی� است.
بهتر است واژه کار آزما به کار بریم چون کاریزما ریشه فارسی دارد
جذابیت
کاریزما چیست؟
افرادی که انرژى مثبت دارند،
اغلب مهربان و با عاطفه هستند،
به زمین و زمان مهربانی می کنند،
غصه دارند اما آن را قصه نمی کنند تا خُلق مردم را تنگ نکنند،
اغلب افرادى خوش خُلقند،
دنبال نقاط مثبت هستند،
در برابر نا ملایمات زندگی خم به ابرو نمی آورند.
این افراد در بلند مدت یک نیرویی بدست می آورند که از همه لحاظ مورد قبول اطرافیان هستند و به قول روانشناسان "کاریزما" دارند.
کاریزما باشید؛ پر از دید مثبت. . . !
افرادی که انرژى مثبت دارند،
اغلب مهربان و با عاطفه هستند،
به زمین و زمان مهربانی می کنند،
غصه دارند اما آن را قصه نمی کنند تا خُلق مردم را تنگ نکنند،
اغلب افرادى خوش خُلقند،
دنبال نقاط مثبت هستند،
در برابر نا ملایمات زندگی خم به ابرو نمی آورند.
این افراد در بلند مدت یک نیرویی بدست می آورند که از همه لحاظ مورد قبول اطرافیان هستند و به قول روانشناسان "کاریزما" دارند.
کاریزما باشید؛ پر از دید مثبت. . . !
فراگیرا
کلمات دیگر: