حلق اسم فاعل از نهت است .
ناهت
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ناهت . [ هَِ ] (ع اِ) گلو. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). حلق . (معجم متن اللغة) (اقرب الموارد) (المنجد). || (ص ) اسم فاعل از نهت است . (اقرب الموارد) (از المنجد). رجوع به نهت شود.
ناهت. [ هَِ ] ( ع اِ ) گلو. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). حلق. ( معجم متن اللغة ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). || ( ص ) اسم فاعل از نهت است. ( اقرب الموارد ) ( از المنجد ). رجوع به نهت شود.
ناهة. [ هََ ] ( ع ص ) نفس ناهة؛ نفس بازایستاده از هر چیزی. ( منتهی الارب ).
ناهة. [ هََ ] ( ع ص ) نفس ناهة؛ نفس بازایستاده از هر چیزی. ( منتهی الارب ).
کلمات دیگر: