کلمه جو
صفحه اصلی

لموانیه

لغت نامه دهخدا

لموانیه. [ ل ُی ِ ] ( اِخ ) پیر. ستاره شناس فرانسوی ، مولد سن سور نزدیک ویر ( 1676-1757 م. ).

لموانیه. [ ل ُ ی ِ ] ( اِخ ) کامیل. رمان نویس بلژیکی ، از جمله طبیعیون ، مولد ایکسل - بروکسل ( 1844-1913 م. ).

لموانیه . [ ل ُ ی ِ ] (اِخ ) کامیل . رمان نویس بلژیکی ، از جمله ٔ طبیعیون ، مولد ایکسل - بروکسل (1844-1913 م .).


لموانیه . [ ل ُی ِ ] (اِخ ) پیر. ستاره شناس فرانسوی ، مولد سن سور نزدیک ویر (1676-1757 م .).



کلمات دیگر: