کلمه جو
صفحه اصلی

قریوت

لغت نامه دهخدا

قریوت. [ ] ( اِخ ) شهری است در جنوب یهودا، و دور نیست که همان قریتین یا ام خشرام باشد که در نزدیکی بئرشبع است. ( از قاموس کتاب مقدس ).

قریوت. [ ] ( اِخ ) شهر حصارداری در موآب. ( کتاب ارمیا 48، 24 و 41 و کتاب عاموس 2:2 ) ( از قاموس کتب مقدس ).

قریوت . [ ] (اِخ ) شهر حصارداری در موآب . (کتاب ارمیا 48، 24 و 41 و کتاب عاموس 2:2) (از قاموس کتب مقدس ).


قریوت . [ ] (اِخ ) شهری است در جنوب یهودا، و دور نیست که همان قریتین یا ام خشرام باشد که در نزدیکی بئرشبع است . (از قاموس کتاب مقدس ).



کلمات دیگر: