آن که افسون را آموخته و درس افسونگری خوانده . به کنایت مجرب .
فسون خوانده
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فسون خوانده. [ ف ُ خوا / خادَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) آنکه افسون را آموخته و درس افسونگری خوانده. به کنایت مجرب. آزموده :
گفت ناردبها بهانه مگیر
به افسون خوانده ای فسانه مگیر.
گفت ناردبها بهانه مگیر
به افسون خوانده ای فسانه مگیر.
نظامی.
کلمات دیگر: