صفحه اصلی
لمسی
بستن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فارسی به انگلیسی
paralysis
,
tactile
فرهنگ فارسی
( صفت ) قابل لمس لمس شدنی : ذوق لمسی است و بسودنی .
لغت نامه دهخدا
لمسی. [ ل َ ] ( حامص ) قابلیت ارتجاع. حالت و چگونگی آنچه خم و راست تواند شد بی شکستن. || فالج.
کلمات دیگر: