کلمه جو
صفحه اصلی

لمحان

لغت نامه دهخدا

لمحان. [ ل َ م َ ] ( ع مص ) نگریستن. ( تاج المصادر ). لمح. ( منتهی الارب ). و رجوع به لمح شود.


کلمات دیگر: