( صفت ) کشتی بان ملاح راننده ناو.
راننده ناو کشتی ران .
راننده ناو کشتی ران .
ناوران . (نف مرکب ) راننده ٔ ناو. کشتی ران .
ناوران . [ وَ ] (اِ) ممکنات را گویند که جمع ناور باشد که به معنی ممکن است . (برهان قاطع) (آنندراج ) (ازناظم الاطباء) (از انجمن آرا). از لغات فرهنگ دساتیر است . رجوع به ناور شود.