کلمه جو
صفحه اصلی

قروره

لغت نامه دهخدا

( قرورة ) قرورة. [ ق ُ رَ ] ( ع اِ ) آنچه درته دیگ چفسیده باشد از طعام و توابل ریزه و جز آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || آب سرد که در دیگ ریزند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ).

قرورة. [ ق َرَ ] ( ع ص ) خرد. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || خوار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

قرورة. [ ق َرَ ] (ع ص ) خرد. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || خوار. (منتهی الارب ) (آنندراج ).


قرورة. [ ق ُ رَ ] (ع اِ) آنچه درته دیگ چفسیده باشد از طعام و توابل ریزه و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || آب سرد که در دیگ ریزند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد).



کلمات دیگر: