آشنا بودن بفسون و افسونگری
فسون دانستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فسون دانستن. [ ف ُ ن ِ ت َ ] ( مص مرکب ) آشنا بودن به فسون و افسونگری :
خردمند دانا نداند فسون
که از چنبر او سر آرد برون.
خردمند دانا نداند فسون
که از چنبر او سر آرد برون.
فردوسی.
کلمات دیگر: